مرگ تدريجي است اين دردي كه داري ميكشي
منتهي با قرصهاي خواب،خوابت كرده اند
خواب مي بيني كه در سردشتي و گيلان غربش
خواب ميبيني كه بر آتش،كبابت كرده اند
خواب ميبيني مي آيد بوي ترش سيب كال
پس براي آزمايش،انتخابت كرده اند
از شلمچه تا حلبچه،وسعت كابوس توست
خواب ميبيني مورخ ها كتابت كرده اند
خواب ميبيني كه مسوولان بنياد شهيد
بر در دروازه هاي شهر،قابت كرده اند
ازخدا ميخواستي محشورباشي باحسين
خواب ميبيني دعايت را اجابت كرده اند
خواب مي بيني كنارصحن بابايادگار
بمبها بر قريه زرده،اصابت كرده اند
قصر شيريني كه از شيرينيت چيزي نماند
يا پلي هستي كه چوشن سرپل،خرابت كرده اند
خوشه خوشه بمبهاي خوشه اي را چيده اي
باد خاكي!با كدامين آتش،آبت كرده اند
باكدامين آتش شمعي كه در خود سوختي
قطره قطره در وجود خود مذابت كرده اند
ميپري از خواب و ميبيني شهيد زنده اي
باچه معياري،نميدانم!حسابت كرده اند!

نظرات شما عزیزان: